سیگارهای خاطرات را در پی هم آتش میزنم
دود خیالت هوای اتاقم را مه آلود کرده است سر احساسم از رفتنت درد گرفته و من هنوز خیره بر همان صفحه سیاه گوشی زنگ بودنت را در دهان گس انتظارم مزه مزه می کنم! آخرین سیگار را از پاکت سوخته ی سرنوشتم بر می دارم عجب آتشی نشانده ای بر خرمن سوخته ی تقدیرم!