سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با خاموش بودن بسیار ، وقار پدیدار شود و با دادن داد دوستان فراوان گردند و با بخشش بزرگى قدر آشکار گردد و با فروتنى نعمت تمام و پایدار ، و با تحمل رنجها سرورى به دست آید و به عدالت کردن دشمن از پا در آید . و با بردبارى برابر بى خرد ، یاران بسیار یابد . [نهج البلاغه]
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :71
بازدید دیروز :144
کل بازدید :583116
تعداد کل یاداشته ها : 136
103/9/3
7:25 ع
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
البوغبیش[231]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

علت نامگذاری از نظر احمد بن حنبل

کنجی شافعی می نویسد :

 فإن قیل : هذا سند ضعیف : قلت : قال محمد بن منصور الطوسی : کنّا عند أحمد بن حنبل ، فقال له رجل : ما تقول فی هذا الحدیث الذی یروى أنّ علیّاً قال : أنا قسیم النار ؟ فقال أحمد : وما تنکرون من هذا الحدیث ؟ ! ألیس روینا أنّ النبی ( ص ) قال لعلی : لا یحبّک إلّا مؤمن ولا یبغضک إلّا منافق ؟ قلنا : بلى . قال : فأین المنافق ؟ قلنا : فی النار . قال : فعلی قسیم النار !!

 کفایة الطالب ، ص 72 . همچنین ابویعلی حنبلی در طبقات الحنابلة ج 1 ص 320  چاپ دارالمعرفة‌ ، بیروت  ، امالی ، شجری جرجانی (م 499ق) ، چاپ دارالکتب العلمیه ، بیروت ، 1422 ق.

پس اگر گفته شود این روایت ضعیف است می گویم : محمد بن منصور طوسی گفت : ما نزد احمد بن حنبل بودیم پس شخصی به او گفت : چه می گویی درباره این حدیث که روایت شده است که حضرت علی (ع) گفته است : من تقسیم کننده آتش هستم ؟‌ پس احمد گفت : چه اشکالی از این حدیث دیدید آیا ما روایت نکردیم که رسول خدا به پیامبر فرمود : تو را جز مومن دوست نمی دارد و جز منافق دشمن نمی دارد ؟ گفتند : بله پس گفت : پس منافق کجاست ؟ گفتند :‌ در آتش پس گفت :‌ پس علی قسیم النار است.

 همچنین رجوع کنید  تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 301، امالی ، شجری جرجانی ، ج 1 ، ص 177 ، کنز العمال 13: 151 ح 36475، جواهر العقدین للسمهودی، 2 ق 2: 429، المناقب للموفق الخوارزمی - ص 294، ینابیع المودة لذوی القربى، القندوزی: ج 1، ص 249، حلیة الأولیاء ، ج 1 : ص 66 ، وتاریخ بغداد ، ج 12 : ص 99، زین الفتى بتفسیر سورة هل أتى 2: 527/404.

علت نامگذاری به نظر اعمش

قال أبو معاویة قال الأعمش وإنما یعنی بقوله أنا قسیم النار أن من کان معی فهو على الحق ومن کان مع معاویة فهو على الباطل

بغیة الطلب فی تاریخ حلب ، ابن ابی جرادة ، ج 1 ،‌ ص 289 چاپ دارالفکر.

ابومعاویه از اعمش نقل می کند که همانا حضرت علی علیه السلام از کلامش انا قسیم النار اراده کرده است که هر کس با من است پس او بر طریق حق و هر کس با معاویه است پس او بر باطل است.

احتجاج امیرالمومنین به این حدیث

ابن حجر مکی نقل می کند :

أخرج الدارقطنی: إنّ علیّاً قال للستّة الذین جعل عمر الأمر شورى بینهم کلاماً طویلاً من جملته: اُنْشِدُکُم باللّه، هل فیکم أحد قال له رسول اللّه: یا علی، أنت قسیم النّار والجنّة یوم القیامة، غیری؟ قالوا: اللّهمّ لا. ومعناه ما رواه غیره عن علیّ الرضا أنّه قال له: أنت قسیم الجنّة والنّار، فیوم القیامة تقول للنار: هذا لی وهذا لک .

 الصواعق المحرقة 2: 369 ، سمط النجوم العوالی ، عاصمی شافعی ، دارالکتب العلمیة ، ج 3   ص 63 .

دارقطنی روایت کرده است که حضرت علی علیه السلام به شش نفری که عمر آنها را در شوری قرار داده بود سخنان زیادی گفت که مقداری از آن این است : شما را به خدا قسم می دهم آیا در بین شما کسی است که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به او گفته باشد : ای علی تو در روز قیامت تقسیم کننده جهنم و بهشتی ، غیر از من ؟ همه گفتند : خدا را شاهد می گیریم که نه . و در معنای این روایت روایتی است که دیگران از امام رضا علیه السلام نقل کرده اند که رسول خدا به حضرت علی علیه السلام گفت : تو تقسیم کننده بهشت و جهنمی پس روز قیامت به آتش می گویی این (شخص) برای من و این (شخص) برای تو .

معنای حدیث از نظر ابن اثیر

ابن اثیر می گوید‌ :

وفی حدیث علی رضی اللّه عنه: أنا قسیم النّار والجنّة. أراد: إنّ الناس فریقان، فریق معی، فهم على هدى، وفریق علیَّ، فهم على ضلال، فنصف معی فی الجنّة، ونصف علیَّ فی النار.

 النهایة فی غریب الحدیث والأثر: 54/4، مادّة: قسم .

و درباره حدیث حضرت علی علیه السلام : من تقسیم کننده جهنم و بهشت هستم ، منظورش این است : که مردم دو گروه هستند گروهی با من پس آنها بر مسیر هدایت هستند و گروهی بر علیه من هستند پس ایشان بر گمراهی هستند پس نصف آنها (مردم) همراه من در بهشت هستند و نصف آنها بر علیه من و در آتش هستند .

تلاش بر عدم نقل این حدیث

عقیلی نقل می کند :

حدثنا محمد بن إسماعیل قال حدثنا الحسن بن على الحلوانی حدثنا محمد بن داود الحدانی قال سمعت عیسى بن یونس یقول ما رأیت الأعمش خضع إلا مرة واحدة فإنه حدثنا بهذا الحدیث قال علی أنا قسیم النار فبلغ ذلک أهل السنة فجاءوا إلیه فقالوا أتحدث بأحادیث تقوی بها الروافضة والزیدیة والشیعة فقال سمعته فحدثت به فقالوا فکل شیء سمعته تحدث به قال فرأیته خضع ذلک الیوم.

الضعفاء ، عقیلی ، ج 3 ، ص 416 ، تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج 42 ، ص 299.

... محمد بن داود حدانی نقل می کند از عیسی بن یونس شنیدم می گوید : جز یک بار ندیدم که اعمش سرافکنده (خجل) شود جز یک بار پس زمانی بود که او این حدیث را نقل کرد که من تقسیم کننده بهشت و جهنم هستم پس این خبر به اهل سنت رسید پس نزد وی آمدند و به او گفتند آیا احادیث روایت می کند که به وسیله آنها روافض و شیعه و زیدیه تقویت می شود پس اعمش گفت : این حدیث را شنیده بودم پس آن را روایت کردم ، پس به او گفتند : پس هر روایتی را که بشنوی آن را نقل می کنی می گوید : پس آن روز دیدم که او سرافکنده (خجل) شد.

این روایت به خوبی نشان می دهد که اعمش با آن جلالت قدر بعد از نقل این روایت مورد مؤاخذه قرار می گیرد که اگر این شخص کسی جز اعمش بود او را تضعیف می کردند و کذاب و وضاع لقب می دادند!!

تفسیر آیه والقیا فی جهنم به حضرت علی علیه السلام

در بعضی از تفاسیر اهل سنت و بسیاری از تفاسیر شیعه منظور دو نفر در آیه شریفه 
«أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ» (ق : 24) (شما دو نفر در جهنم بیندازید هر کافر معاند را)

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت علی علیه السلام می باشند:

 

 

 همچنین کلابی به اسناد خود از ابی سعید خدری نقل کرده است :

 قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : إذا کان یوم القیامة قال الله تبارک وتعالى لی ولعلی : ألقیا فی النار من أبغضکما ، وأدخلا فی الجنة من أحبکما ، فذلک قوله تعالى : ألقیا فی جهنم کل کفار عنید .

  مناقب علی بن أبی طالب للکلابی ، ج 3 ، ص 427 ، شواهد التنزیل ، ج 2  ص 262 ، مناقب أبی حنیفة ، ج 2 ص 287 ؛ بشارة المصطفى : 49 همچنین رجوع کنید به  أمالی ، لطوسی  ص 628 / 1294 و المناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 157 . همچنین به این مضمون ینابیع المودّة ، ج 1 ، ص 251 ، الباب الخامس عشر، عن فرائد السمطین، ج 1، ص 106 ح 76،


سلام