مردها هنگامی که کنار عشق حقیقی شان راه می روند آهسته تر راه می روند و قدم هایی سبک و نرم بر می دارند.
بررسی ها نشان می دهند مردان به طور کلی تند تر از زنان راه می روند اما این قاعده تنها برای زمانی است که عشق حقیقی شان وارد زندگی شان نشده باشد.
گفتنی است حتی اگر یک مرد بخواهد عشقش را پنهان کند حالت های ظاهری و رفتاری او مانند راه رفتن میزان عشق او را فاش می کند.
دانشمندان در تلاش اند تا با درک بهتری از حالت های روحی و رفتاری خانم ها "میزان عشق" آنها را به طرف مقابل شان مورد سنجش و ارزیابی قرار دهند
مامان
- بعله ؟
- من می خوام به دنیا بیام ...
- باشه .
- مامان
- بعله ؟
- من شیر می خوام
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من جیش دارم
- خب
- مامان
- بعله ؟
- من سوپ خرچنگ می خوام
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من ازون لباس خلبانیا می خوام
- باشه
- مامان
- بعله؟
- من بوس می خوام
- قربونت بشم
- مامان
- جونم ؟
- من شوکولات آناناسی می خوام
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من دوست می خوام
- خب
- مامان
- بعله ؟
- من یه خط موبایل می خوام با گوشی سونی
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من یه مهمونی باحال می خوام
- باشه عزیزم
- مامان
- بعله ؟
- من زن می خوام
- باشه عزیز دلم
- مامان
- بعله ؟
- من دیگه زن نمی خوام
- اوا ... باشه
- مامان
- .. بعله
- من کوفته تبریزی می خوام
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من بغل می خوام
- بیا عزیزم
- مامان
- بعله ؟
- مامان
- بعله
- مامان
- ... جونم ؟
- مامان حالت خوبه
- آره
- مامان ؟
- چی می خوای عزیزم
- تو رو می خوام .. خیلی
- ... ***
- بابا
- بعله ؟
- من می خوام به دنیا بیام
- به من چه بچه .. به مامانت بگو
- بابا
- هان؟
- من شیر می خوام
- لا اله الا الله
- بابا
- چته ؟
- من ازون ماشین کوکی های قرمز می خوام
- آروم بگیر بچه
- بابا
- اههههه
- من پول می خوام
- چی ؟؟؟؟ !!!
- بابا
- اوهوم ؟
- منو می بری پارک ؟
- من ماشینمو نمی برم تو پارک تو رو ببرم ؟
- بابا
- هان ؟
- من زن می خوام
- ای بچه پررو .. دهنت بو شیر می ده هنوز
- بابا
- ....
- من جیش دارم
- پوففف
- بابا
- درد
- من زن نمی خوام
- به درک
- بابا
- بلا
- تقصیر تو بود که من به دنیا اومدم یا مامان
- تقصیر عمه ات
- بابا
- زهرمار
- من یه اتاق شخصی می خوام
- بشین بچه
- بابا
- مرض
- منو دوس داری
- ها ؟
- بابا
- ...
- بابا
- خررر پفففف
- بابا
- خفه
- بابا
- دیگه چته ؟
- من مامانمو می خوام
- از اول همینو بگو ... جونت در بیاد
ای سقوط بی تعمل / زیر تکبیر مداوم / منتظرشرم قدیمی / ای توالی مقاوم / به کدوم مذهب شومی / که چشات رنگ غروره / میشنوم صدای مرگ و / بی ترحم تووووعبوره /تو خودت خواستی که دنیا به حضوره تو بخنده / این طبیعیه که روحه تو گذشتها بگنده /وقتی تفسیر حضورت بی بها و بی دلیله / تونماینده ی قومی شدی که تنش علیله/ من چرا باید نگام و باچشای تو بسنجم / توگلوت هرضه میخونه / چرا از صدات نرنجم/ بوی یک عقده ی پنهون میاد از کاسه ی چشمات / یک هزاره است که توداری این جنازه رو روی دستات / من خجالت زده ی گناه معصوم تو هستم / تو هماتته طلوعی و من از معجزه خستم
هاست.
دوست خوبم
دعامیکنم که هیچگاه چشمهای زیبای تورا
درانحصارقطره های اشک نبینم
دعامی کنم که لبانت رافقط درغنچه های لبخندببینم
دعامیکنم دستانت که وسعت آسمان وپاکی دریاوبوی بها راداردهمیشه ازحرارت عشق گرم باشد
من برایت دعامیکنم که گل های وجودنازنینت هیچگاه پژمرده نشوند
برای شاپرک های باغچه خانه ات دعامیکنم
که بالهایشان هرگز محتاج مرهم نباشند
من برای خورشیدآسمان زندگیت دعامیکنم که هیچگاه غروب نکند
این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست... اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"